عاشقانه ها

ساخت وبلاگ
نوشته ات رو که خوندم همش پر از کینه بود و ناراحتی.انتظارش رو نداشتم.خیلی جا خوردم که میبینم بعد از پنج سال دلت میخواد منو شکست خورده و نالان ببینی.آخه سال ها پیش، همین خانوم ستاره ی دریایی بود که با شعور بالاش منو جذب خودش کرد. میدونید، خیلی خفن بود. خیلی. البته والیبالیست هم بود (چقدر چرند میگفتم اون روزها! هه!) :/ما چقدر بحث های فلسفی میکردیم. اگه سوال های چالشیِ تو نبود من خودمو یک پله هم بالاتر نمیدیدم.اگه تصمیم تو نبود، من خودم رو هرگز توی ایتالیا نمیدیدم.اگه بلندپروازی های تو نبود، من خودم رو اینجا نمیدیدم.اما تو حق داری.ولی اگه متن هام رو میخوندی متوجه میشدیکارمات بدجوری منو گرفته.اگه الانم به جایی رسیدم واسه اینه که خیلی خیلی تلاش کردم.حاصل زحمت های خودمه. حاصل اشک ها و اضطراب های چندین ساله اس.حاصل دلهره ها و دلشوره ها و دلتنگی هاست.حاصل تنهایی هاست.میشه لطفا به کارمات بگی منو ولم کنه؟ خواهش میکنم.خیلی خسته ام. خیلی :(ممنونم ازت.از طرف آقای نادمِ …30 می 2024 + نوشته شده در پنجشنبه دهم خرداد ۱۴۰۳ ساعت 9:55 توسط پویا  |  عاشقانه ها...
ما را در سایت عاشقانه ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shelakhtemanand بازدید : 11 تاريخ : جمعه 25 خرداد 1403 ساعت: 18:16

باز خواستم بیام یه چیزی بنویسم بعد گفتم بابا بسه. تو که حالت داره خوب میشه.پس کوتاه بیا.یکی نوشته بود: “سرزنش کردنِ خود برای گذشته مجازات خوبی نیست.”اینکه بیشتر از چهار سال عامدانه از ایموجی قلب استفاده نکردی…That was too much! I know!از این خوب شدن و فراموشی میترسم.شاید علتِ این فراموشی “زمان” نبوده باشه اما من این فراموشی رو از چشمِ زمان میبینم.پس زمان زخم ها را خوب میکند. درست میگفتن که:“Time heals wounds”نوشته بود: "آنقدر آنان که دوست میداشتی از تو دور خواهند شد که گمان میکنی روزهای نزدیک بودن جز خیال نبوده است."چرا اون خاطرات و روزها هر سال کوچیک و کوچیکتر میشن؟هرگز از یادم نمیرن اما دیگه تو شبانه روزهای من نیستن.دوباره دارم تغییر میکنم.چقدر پویای چهار سالِ اخیر رو دوست داشتم :(اما پویای امروز رو نه!22 می 2024 + نوشته شده در پنجشنبه سوم خرداد ۱۴۰۳ ساعت 8:31 توسط پویا  |  عاشقانه ها...
ما را در سایت عاشقانه ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shelakhtemanand بازدید : 9 تاريخ : چهارشنبه 9 خرداد 1403 ساعت: 18:13